سایت بینش

 

 

چرا همیشه تنهایی؟

 

چون تنهایی خیالت راحته کسی دلت و نمیشکونه وابسته نمیشی و از طرف دیگه رها نمیشی

چون مجبور نیستی عمرتو با پشیمونی لحظات بود و نبود کسی بگذرونی

 

وقتی تنهایی..

 

یعنی نقطه ضعفی نداری

اگه داشته باشی هم کسی نمیدونه!

 

وقتی تنهایی میتونی اشتباه کنی بی اونکه کسی بگه نکن

وقتی تنهایی میتونی خود واقعیت باشی

وقتی تنهایی مجبور نمیشی بخاطر کسی از خود گذشتگی کنی

وقتی تنهایی میتونی بی ترس از قضاوت شدن برای خودت برقصی و آواز بخونی

 

میتونی ساعت ها حرف بزنی بی اینکه کسی از حرف زدنت ایراد بگیره

 

وقتی تنهایی مجبور نیستی به کسی توضیح بدی چرا اینجوری لباس میپوشی غذا میخوری و...

 

وقتی تنهایی ترسی نداری چون میدونی باید مراقب خودت باشی و کسی نیست که مجبور شی باهاش بمونی و خودتو با اون تنظیم کنی

تنهایی بهت اجازه میده بی ترس بخندی و گریه کنی

بی خجالت فریاد بزنی و اشک بریزی

تنهایی بهت یاد میده در ضعیف ترین حالتت زیبا باشی و قوی بشی

 

تنهایی خیلی قشنگ و با ارزشه:)) 

 

....

 

گول متن ‌و عنوان رو نخورید!

درونگراها همونایین که پیش کسی که دوستش دارن برون‌گرا ترینن

اونا فقط نمیدونن با کسایی که دوستش ندارن باید چجوری حرف بزنن یا برخورد کنن..!!!

 

 

 

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۰۲ ، ۱۳:۰۲
مادمازل ..

 

سلام دوستان همراه!

 

 

امروز اومدم با یه محتوای برداشت آزاد ..

 

 

عنوان این شعر "قدرت اسارت"هستش با قلم مادمازل

 

 مخاطبش و شما پیدا کنین؛

 

 

ترسم از آن دم که رهایم کنی

گرم خطا سرد و سیاهم کنی

ترسم از آنروز که وزن خیال 

را سبک از نام و نوایم کنی

یک نفسم بی تو شود هیچ و پوچ

لیکن و زنهار صدایم کنی

منتظر هر قدمت خسته ام

پرشعفم گرتو نگاهم کنی

الفت توهر نفس ثانیه

درد اگر نیست دوایم کنی

این سخنان خاطره ای بیش نیست

چون تو نیایی و ندایم کنی

بر دل تو رنج نهادم مگر؟

نذرت اگر نیست ادایم کنی..

حال و گذشته شده آینده ام

بر دَوَران هول و ولایم کنی

آن دم مفلوک سیه روی را

دست بگیری و سعادت کنی

عاشقی و صور دمیده مَلَک

تا به قیامت تو خرابم کنی؟

عقل بری هوش ندانم چراست

چون و چرا اذن محالم کنی

شهره ی درمانگری ات شهر راست

تاب نیاورد که درمان کنی

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۰۲ ، ۱۴:۵۹
مادمازل ..

 

 

عنوان این مطلب مزه ی تلخی دارد!!

 

با حضور فعال در گذشته، آینده و حال را از دست خواهی داد...

 

بعد از مرور و تکرار تاریخ، برامون پیش اومده از خودمون بپرسیم چرا.

 

چرا همه اولش بامن یه جور رفتار میکنن و آخرش با اندکی تغییر مثل هم تموم میکنن.

 

دلیل این اتفاقات تلخ و دردناک یه چیزه...

 

کوچولوی درونمون که اسمش ناخودآگاه نام داره

 

مجموعه رفتارافکار اعتقادات انعکاسات درونی و خاطرات و تجربه هامون میشن ما...

 

درسته!!!

 

من مجموعه ی تجربه هام هستم!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۰۲ ، ۰۹:۲۰
مادمازل ..

اینستاگرام و مطالبی که در گوگل و فضای مجازی با محتواهای مختلف ارائه داده می‌شود باعث شده است که گاهاً افراد اطلاعاتی در اختیارشان قرار بگیرد که به هیچ دردی نمی‌خورد و تنها  بعنوان اطلاعات عمومی تلقی می‌شود.

 

دانش به همراه مهارت و تجربه قابل مدعی بودن است امروزه افرادی که به اینستاگرام دسترسی دارند و  فضای سایبر فعالیت می‌کنند در همه حوزه‌ها اطلاعات کسب می‌کنند.

این کسب دانش بدون مهارت باعث ایجاد اثری در ناخودآگاه میگردد که به آن توهم دانش گفته می‌شود.

 

 

تصوری که افراد در هنگام مطالعه و به دست آوردن این اطلاعات دارند باعث می‌شود از علم کتاب آموزش تجربه و مهارت دور بمانند و در ناخودآگاه خود باور کنند که به منبعی از علم متصل شده و اکنون خود را اصطلاحا علامه دهر بدانند.

 

گنجینه منابع علمی داده‌ها و دانش تئوری هر فعالیت زمانی به درد می‌خورد که تجربه شود و در گذر زمان به مهارت تبدیل شود.

 

منبع بیماری روانی توهم دانش، به غرور و نیاز به دیده شدن برمی‌گردد چرا که انسان نیازی به اطلاعات اضافی ندارد معمولاً سعی می‌کند حیطه اطلاعات خود را حول محور زمینه‌ای که هدفمند رویایش را محقق می‌کند بگردد.

 

راه حل درمان توهم دانش، تجربه است.

 

-احساس می‌کنید با خواندن مطالب روانشناسی می‌توانید اکنون روانشناسی قهار بشوید؟

 

-فکر می‌کنید با تماشای فیلم‌های زیاد می‌توانید بازیگر شوید؟

 

- تصور می‌کنید بعد از دیدن محتواهای فضای مجازی میتوانید تولید محتوا کنید؟

 

- با دیدن فیلم‌های خارجی و زیرنویس آن ن می‌کنید خودتان می‌توانید ترجمه کنید؟

 

- با دیدن سخنرانان انگیزشی به فکر تهیه دوره برگزاری جلسه سخنرانی افتاده‌اید؟

 

- از تماشای موفقیت های دیگران در هر زمینه‌ای تصور می‌کنید شما آسان‌تر می‌توانستید انجام دهید؟

.

.

.

 

 

تجربه کنید

 

 

 

 

 

.

.

.

 

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۰۲ ، ۰۹:۱۵
مادمازل ..

سلاااااام!!!

امشب این مطلب رو مینویسم چون با تمام وجود لمسش کردم...

نیازهای روحی هر انسانی که مطالب زیادی در موردش پیدا میشه

و از اساس یه ارتباط قوی و سازنده اس.

 

نیاز های اساسی انسان

۱.نیاز به بقا

۲.نیاز به عشق و احساس تعلق و معنویت

۳.نیاز به قدرت (موفقیت، ارزشمندی شخصی، شهرت)

۴.نیاز به آزادی و استقلال فردی

۵.نیاز به تفریح

 

....

 

پ.ن:شاید بگی خب اینو تو گوگلم میشد پیدا کرد اینجا چرا آوردیش؟...با وبلاگت همراه شو ‌تا ببینی چی میخوام بگم 

 

....

 

بیا برات با مثال ارتباط اشتباه که تو هر موقعیت یکی از این نیازها نادیده گرفته شده رو مثال بزنم.قول بده نکتشو بگیریا حاشیه نرو فقط تحلیل کن:

 

1.دختری برای دیدار با مادرش و نفسی تازه کردن،بین راه کلاس تا خونه تو هوای گرم تابستونی میره کارگاه مادرش.

جایی که محل کار مادرش بوده.

وقتی وارد میشه باهمه سلام علیک میکنه و درخواست میکنه کولر و مدت کوتاهی روشن کنن..اما صاحب کارگاه از کارگرانش نظرسنجی میکنه که اوناهم گرمشون هست یا نه!!!

بیاید تحلیل کنیم...

نیاز به بقا نادیده گرفته شد..

نیاز فرد به دیده شدن برطرف نشد

اعتماد به نفس فرد بخاطر همین که برای برطرف کردن نیازش نظرسنجی خواستن کم شد

برخورد تند صاحبکار بعدها در روحیه و طرز تفکر کارگرانی که براش کار میکنن تاثیر خواهد گذاشت 

درنهایت باعث از بین رفتن برندینگ کسب و کار کوچیکش خواهد شد!!!

 

 

  

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۲ ، ۲۳:۵۴
مادمازل ..